انعکاس آیینه شماره 596
بیانات حجتالاسلام صدیقی و طرح چند پرسش
حجتالاسلام والمسلمین کاظم صدیقی در خطبههای نماز جمعه میگوید: «چرا نگرانید که تحریم باشد و تشدید شود؛ به جهنم که تشدید شود. مگر شما خدا ندارید. مگر خداوند کم داده است. مگر قرآن نمیخوانید؟ شما کی هستید؟ این فرانسه و آن آمریکا خودشان دچار چالش هستند...»
در آغاز مناسب میداند باتوجه به سخنان امام جمعه موقت تهران نظر خوانندگان را به مطالب زیر جلب نماید: «بررسی دادههای آماری در ایران درباره هزینه ناخالص سالانه خانوادهها به تفکیک گروههای مختلف برای ثروتمندترین افراد جامعه (دهک دهم) و فقیرترین افراد جامعه (دهک اول) در سال 1396 نشان میدهد هزینههای خوراک، پوشاک، مسکن، حمل و نقل، مسافرت و تفریح، سلامت و بهداشت ثروتمندترین و فقیرترین افراد جامعه تفاوتهای فاحشی داشته بهگونهای که در سالهای اخیر «هزینههای تحصیل به مانند هزینههای دیگر رشد چشمگیری را نشان میدهد و طبیعتاً با توجه به سطح درآمد خانوادهها میزان هزینههای انجام شده برای تحصیل نیز متفاوت میباشد نکته جالب توجه این است که در سال 1396 هزینه تحصیل یک خانوار در ثروتمندترین قشر جامعه 57 برابر بیشتر از هزینه تحصیل یک خانوار در فقیرترین قشر جامعه بوده است.»(1)
در حالی که برابر با اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. «و در زمینه اصل تساوی بین عموم افراد و منع تبعیض در اصل سوم قانون اساسی که وظایف کلی و اساسی دولت را بیان میکند در بند 9 رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی را جزء وظایف دولت میشمارد...»(2)
در جامعه شاهد اختلافات طبقاتی و آسیبهای اجتماعی و بحرانهای جدی هستیم چه بسیار کودکان و نوجوانانی که در تهران و بعضی از شهرستانها در پارکها و معابر شبها را به صبح میرسانند، در خیابانها و جادهها ماشینهای سواری صدها میلیون و میلیارد تومانی دیده میشود که عدهای با انواع و اقسام پوششها و لباسهای گرانقیمت سوار بر آنها در حال تردد هستند. ضمناً بر در و دیوار شهر آگهیهایی دیده میشود که بعضی برای گذران زندگی یا پرداخت هزینه درمان اعلام فروش کلیه نمودهاند کارتنخوابها، معتادان و زنان بدسرپرست در بیغولهها و خرابهها ایام را سپری میکنند. بر صفحه تلویزیون انواع و اقسام وسایل لوکس و آپارتمانهای گرانقیمت و دکوراسیونهای میلیاردی نشان داده میشود که بعضی به اصطلاح شیکپوشان و زیبارویان تبلیغ فروش کالایی مینمایند در حالی که کودکانی را مشاهده میکنیم که از داشتن یک کفش ساده و معمولی و گاه سرپایی و داشتن یک لباس ساده و حداقل غذا و امکانات زندگی محروم هستند، مجالس عروسی و یا عزا برپا میشود که دهها میلیون تومان هزینه برگزاری آنها شده است اما چه بسیار افراد آبرومندی که به خاطر نداشتن وسایل و جهیزیهای مختصر نمیتوانند فرزندانشان را به خانه بخت بفرستند. افزایش طلاق و بیکاری و اعتیاد و فساد و اختلاس و ارتشاء و جنایت نگرانکننده است بهگونهای که مقامات قضایی از وجود شانزده، هفده میلیون پرونده در دادگاهها اظهار نگرانی میکنند. اینها از مواردی است که قابل انکار نمیباشد و حجتالاسلام کاظم صدیقی در اینباره میگوید: «خیانت و سوء مدیریت باعث شده است زندگی عدهای از مردم نابسامان شده و نمیتوانند گوشت بخورند و غذای خوب به فرزندانشان بدهند...»(3)
آیا عدهای از امامان جمعه و جماعت، دارندگان تریبونهای رسمی، تکیهزنندگان بر کرسیهای مدیریت نهادها، ادارات، سازمانها، گیرندگان حقوقهای نجومی و آنان که درآمدهای کلان دارند یا در ویلاها و خانههای دهها میلیاردی ساکن هستند یا برای معاینه و معالجه به کشورهای دیگر سفر میکنند یا ایام تعطیلاتشان را به اصطلاح در آنطرف آب میگذرانند یا از راههای مختلف ثروتاندوزی میکنند و استفاده کلانی میبرند آیا معنا و مفهوم گوشت 120،000 تومانی را درک کردهاند؟ آیا اگر افرادی خود از این گروههای پر درآمد جامعه باشند اما در جایگاه نماز جمعه و یا بر صندلی ریاست و بر روی منبر از عدالت و صداقت و انصاف بگویند اثربخش خواهد بود؟ جناب حجتالاسلام صدیقی و آنان که دیگران را به قناعت سفارش میکنند در هر شهر و دیار و منطقهای آن هم در هر ساعت شبانهروز بدون خدم و حشم نه به عنوان شرکت در جلسات رسمی و تشریفاتی و یا برای افتتاح مجموعه یا مؤسسهای بلکه برای مطالعه در مورد وضعیت جامعه با لباس مبدل سوار بر ماشین، گشتی بزنند تا مشخص شود مردم چگونه زندگی میکنند؟ کارگری که ماهها حقوق نگرفته است، جوان بیکاری که با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند پدری که از روی زن و فرزند خجالت میکشد، گذشته از این که نمیتواند سادهترین و معمولیترین مایحتاج زندگی خود را تهیه کند وای بر آن روز که بخواهد فرزند مریض خود را نزد پزشک ببرد. آری کم شدن قدرت خرید مردم و کاهش یافتن آن به ثلث و گران شدن نه تنها وسایل زندگی بلکه افزایش چند برابری قیمت ارزاق عمومی و عادی که باید مردم را سرپا نگهدارد برای بسیاری نگرانکننده است. به یقین اکثریت مردم به دین و انقلاب و نظام وفادار هستند و میهن خود را دوست دارند و در هر مرحله حساس عملاً وفاداری خود را نشان داده و میدهند و دشمنان این مرزوبوم و سرزمین همیشه پایدار را ناامیدتر از گذشته میکنند.
محمدرضا رضایی کوچی نماینده اصولگرای مردم جهرم در مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور جلسه علنی مجلس میگوید: «...بیتردید مهمترین دغدغه در این روزها مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم است. امروز همگی میدانیم که اقتصاد ایران سالها از بیماریهای مزمن فراوانی مانند رکود، تورم، بیکاری، رشد سرسامآور نقدیندگی، عدم کنترل و تسلط بر مهار نقدینگی، بدهی بانکی، فساد اداری، ویژهخواری و رانتخواری، قاچاق کالا، سکه و ارز و... رنج میبرد. هر بار که به حوزههای انتخابی خود سرکشی میکنیم از زبان مردم شهرها و روستاها این مشکلات را میشنویم و نمیتوانیم مرهمی بر رنج و درد آنها باشیم... زیبنده این نظام که بر اساس پایههای دین اسلام بنا شده نیست که فاصله زندگی تعدادی از مسئولین و مردم عادی به این میزان زیاد باشد. مسئولین باید مانند مردم عادی زندگی کنند. چه دلیلی دارد که فرزندان آنها در خارج از کشور درس بخوانند زندگی کنند و تجارت کنند؟ مردم با انقلاب و نظام مشکلی ندارند مردم با ناکارآمدی مسئولین و تبعیض و فساد مشکل دارند؛ چرا در این کشور یک شبه بعضیها میلیاردها تومان به جیب میزنند در صورتی که عدهای برای تامین نان خوردن مشکل دارند؟ افرادی که در ثبت سفارش خودرو با رانت اطلاعات یک شبه مالک میلیاردها تومان شدند چه کسانی هستند؟ این افراد و کسانی که از آنها حمایت میکنند باید به مردم معرفی شوند. کسانی که در یک روز هزاران سکه خریداری کردهاند و باعث تلاطم بازار شدهاند معرفی شوند...»(4)
آیا عدهای از صاحبان تریبونهای رسمی، مقامات و دولتمردان در قوای سهگانه اعم از دانشگاهی و حوزوی، مداحان و روحانیونی که برای هر ساعت منبر و مداحی میلیونها تومان دریافت میکنند، آنان که معمولاً هر ساله به سفر حج و عتبات عالیات میروند، آیا همانند مردم عادی زندگی میکنند؟ آیا خود و خانوادههایشان معنی و مفهوم پیاز کیلویی 15،000 تومان و گوشت کیلویی 120،000 تومان و گرانیهای اخیر را احساس کردهاند؟ و آیا سختیها و گرفتاریهای بیمارانی را که به دارو و درمان مناسب دسترسی ندارند چشیدهاند؟ ای کاش افرادی نظیر حجتالاسلام کاظم صدیقی با توجه به جایگاه و مقامی که داشته و دارند میگفتند در وضعیت بوجود آمده چه مسئولیتی بر عهده دارند؟ یا از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درخواست مینمودند بخشی از بودجه دولتی را که به موسسات و نهادهای غیردولتی دادهاند برای جبران قسمتی از خسارتهای وارده بر مردم سیلزده برگردانند همان بودجهای که بنابه گفته معاونت رئیسجمهور همانند گوشت قربانی تقسیم کرده و یا میکنند، روسای قوا و وزراء و روسای سازمانها با حذف درصد قابل ملاحظهای از برگزاری همایشها، نشستها، مأموریتها و مسافرتهای داخلی و خارجی و نظایر آن موافقت کنند و آن عده که زندگی تشریفاتی دارند در حد توان از خدم و حشم و اطرافیان خود بکاهند تا مرهمی بر آلام و زخمهای به وجود آمده بر جان و جسم مردم رنج دیده و مستضعفان و سیلزدگان باشد. آخرین پرسش این که هر فرد و مقام و مسئولی با هر سمت و عنوان اعم از دانشگاهی و حوزوی که احیاناً خود و خانوادهاش با تجملگرایی و اشرافیگری زندگی میکنند و به اصطلاح از کاخنشینان میباشند و کمبودها و گرانیها کمترین اثر در زندگی آنها نداشته و ندارد و شاهد تبعیضات و اختلافات طبقاتی و آسیبهای اجتماعی در جامعه هستند و عملاً برای اصلاح امور چارهای نمیاندیشند بدانند که مردم قضاوت خوبی درباره آنها نخواهند داشت؟ و آیا گفتههای امام جمعه موقت تهران با شعارهای افرادی که میگفتند قطعنامههای صادر شده علیه این نظام و مردم کاغذ پارهای بیش نیست تفاوت دارد؟ و آخرین مطلب این نکته است که حجتالاسلام صدیقی و همفکرانشان میدانند که امام خمینی(ره) در بحبوحه جنگ تحمیلی فرمود: جنگ جنگ است و عزت و شرف ما در گرو همین مبارزات است. جنگ جنگ است یعنی جنگ خرابی و خسارت و نابودی زیرساختها و ویرانی شهرها و شهادت جوانان و همه این مصیبتها را با خود دارد امّا ما در مقابل متجاوزان برای بجاماندن حیثیت و عزت خویش پایداری میکنیم و بالاتر از آن امام علی(ع) پیشوای پرهیزگاران در جریان جنگ صفین و تسخیر و تسلط سپاه معاویه بر فرات و ممانعت از سپاهیان امام(ع) برای دسترسی به آب فرمود «فالموت فی حیاتکم مقهورین و الحیات فی موتکم قاهرین(5)» اگر بر آنان یورش برید و غلبه کنید ولو به قیمت کشته شدن، شما پیروزید و اگر سستی کنید و دشمن بر شما غلبه کند شکست خورده و مردهاید ولو زنده باشید. آری تحریم تحریم است و اثرات منفی خود را دارد و فشار آن گلوی مستضعفان و مستمندان و فقیران را خواهد فشرد. تحریم، گرانی و بیکاری و اعمال خلاف و تعدی به حقوق دیگران و به خطر افتادن جان بیماران به خاطر عدم امکان تأمین دارو از خارج و هزار و یک فساد دیگر را دامن خواهد زد اما برنامهریزی صحیح و اجرای دقیق آن توسط مسئولان و مدیران برای مقابله اصولی با تحریمهای ظالمانه استکبار به خواست پروردگار موجب یأس و نومیدی و در نهایت شکست دشمن میگردد و نعمت و رحمت در پی خواهد داشت و اکثر ملت مقاوم ایران نشان دادهاند که هنگام روبرو شدن با شدائد و سختیها دلهره و هراسی ندارند.
مدیرمسئول
پی نوشتها: 1-تابناک، 10/8/97، 2- «مختصر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران»، دکتر حسین مهرپور استاد دانشگاه شهید بهشتی، صفحه 48، 3- خبرآنلاین،17/12/97، 4- رویداد24، 10/4/97، 5- «نهج البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، خطبه 51